پسر آفتاب

علمی -ادبی - خبری - هنری - سرگرمی- شخصی - سیاسی ( سیاست خارجی )

پسر آفتاب

علمی -ادبی - خبری - هنری - سرگرمی- شخصی - سیاسی ( سیاست خارجی )

 
بیا آینه دل منجلی کن
درون سینه ات را صیقلی کن
                                 بزن قفلی به درب خانه دل
                                کلیدش را به نام یا علی کن

سلام دوستان

 به علت پاره ای از مشکلات اینتر نتی که هر روز گریبانگیر پسر آفتاب می شود چند روزی نتونستم روز رسانی رو انجام بدم و اینکه تولد امام علی (ع) و روز پدر رو به شماها تبریک میگم و امیدوارم فرزندان قدر شناسی برای پدرانمان باشیم.

سلام   

کسوف پسر آفتاب

از ۲ روز پیش پسر آفتاب که از سرویس Blogsky استفاده می کند دچار مشکل شد و کاری از دست من بر نمی آمد و در مکاتبه با مدیران آن علت آن رو جویا شدم ولی جوابی دریافت نکردم و دلیل آن اینه که آنها می خواهند از دید کاربران مخفی باشند وشناخته نشوند. این دیگه چه جورشه ما که نفهمیدیم .به هر حال پسر آفتاب زنده شد و به زندگی برگشت و در خدمت شماست و لازم می دونم از Blogsky تشکر کنم. 

 
بعضی ها:

بعضی‌ها شعرشان سپید است، دلشان سیاه،
بعضی‌ها شعرشان کهنه است، فکرشان نو،
بعضی‌ها شعرشان نو است، فکرشان کهنه،
بعضی‌ها یک عمر زندگی می‌کنند برای رسیدن به زندگی،
بعضی‌ها زمین‌ها را از خدا مجانی می‌گیرند و به بندگان خدا گران می‌فروشند.
بعضی‌ها حمال کتابند،
بعضی‌ها بقال کتابند،
بعضی‌ها انباردارکتابند،
بعضی‌ها کلکسیونر کتابند
بعضی‌ها قیمتشان به لباسشان است، بعضی به کیفشان و بعضی به کارشان،
بعضی‌ها اصلا‏ قیمتی ندارند،
بعضی‌ها به درد آلبوم می‌خورند،
بعضی‌ها را باید قاب گرفت،
بعضی‌ها را باید بایگانی کرد،
بعضی‌ها را باید به آب انداخت،
بعضی‌ها هزار لایه دارند
بعضی‌ها ارزششان به حساب بانکی‌شان است،
بعضی‌ها همرنگ جماعت می‌شوند ولی همفکر جماعت نه،
بعضی‌ها را همیشه در بانک‌ها می‌بینی یا در بنگاه‌ها.
بعضی‌ها در حسرت پول همیشه مریضند،
بعضی‌ها برای حفظ پول همیشه بی‌خوابند،
بعضی‌ها برای دیدن پول همیشه می‌خوابند،
بعضی‌ها برای پول همه کاره می‌شوند.
بعضی‌ها نان نامشان را می‌خورند،
بعضی‌ها نان جوانیشان را میخورند،
بعضی‌ها نان موی سفیدشان را میخورند،
بعضی‌ها نان پدرانشان را میخورند،
بعضی‌ها نان خشک و خالی میخورند،
بعضی‌ها اصلا نان نمیخورند،
بعضی‌ها با گلها صحبت می‌کنند،
بعضی‌ها با ستاره‌ها رابطه دارند.
بعضی ها صدای آب را ترجمه می‌کنند.
بعضی ها صدای ملائک را می‌شنوند.
بعضی ها صدای دل خود را هم نمی‌شنوند.
بعضی ها حتی زحمت فکرکردن را به خود نمی‌دهند.
بعضی ها در تلاشند که بی‌تفاوت باشند.
بعضی ها فکر می‌کنند چون صدایشان از بقیه بلندتر است، حق با آنهاست.
بعضی ها فکر میکنند وقتی بلندتر حرف بزنند، حق با آنهاست.
بعضی ها برای سیگار کشیدنشان همه جا را ملک خصوصی خود می‌دانند.
بعضی ها فکر میکنند پول مغز می‌آورد و بی پولی بی مغزی.
بعضی ها برای رسیدن به زندگی راحت، عمری زجر می‌کشند.
بعضی ها ابتذال را با روشنفکری اشتباه می‌گیرند.
بعضی از شاعران برای ماندگار شدن چه زجرها که نمی‌کشند.
بعضی ها یک درجه تند زندگی می‌کنند، بعضی‌ها یک درجه کند.
هیچکس بی‌درجه نیست.
بعضی ها حتی در تابستان هم سرما می‌خورند.
بعضی ها در تمام زندگی‌شان نقش بازی می‌کنند.
بعضی از آدمها فاصلة پیوندشان مانند پل است، بعضی مانند طناب و بعضی مانند نخ.
بعضی ها دنیایشان به اندازه یک محله است، بعضی به اندازه یک شهر، بعضی به اندازه کرة زمین و بعضی به وسعت کل هستی.
بعضی ها به پز میگویند پرستیژ.
 



سلام  دوستان   

این روزا حسابی درگیر درس و کلاس هستم و جز سلامتی شما خبر خاصی نیست. کلاس جدید Production است و پنج استاد به مدت پنج هفته اونو تدریس می کنند بالاخره همه باید یه جوری نون بخورن ٫ بگذریم.

اما مژده این که بالاخره تونستم شما رو از دست رادیو PMC و تبلیغات آزاردهنده اش خلاص کنم و بهترین آهنگ ها رو براتون بذارم و بدون شک از گوش دادن به اونا لذت خواهید برد .

 

River Cruise


سلام
بعد از دو هفته کلاس شش ساعتی درس اقتصاد در نفت که واقعا خسته کننده بود دیروز امتحان اون برگزار شد و خدا رو شکر امتحان بدی نبود و حالا فرصتی دوباره پیش اومده تا قبل از شروع درس جدید به گشت و گذار بریم . چند روز پیش تو دانشگاه بلیط یه سفر دریایی فروخته می شد و ما هم فرصت رو از دست ندادیم و بلیط اون و تهیه کردیم و امروز می ریم تا خوش بگذرونیم  امیدوارم به بچه ها خوش بگذره البته جای شما دوستان هم خالی.
 


              Swan River in Perth



 با تبریک روز مادر به مادر گلم و همه مادران عزیز :

من چه در پای تو ریزم که خـــــورای تو بود     سر نه چیزیست که شایســته پای تو بود

خرم آن روی که در روی تو باشد همه عمر    وین نباشــــــــد مگر آن وقت که رای تو بود

ذره ای در همه اجزای من مسکین نیست    که نه آن ذره معلـــــــــــــق به هوای تو بود

به وفای تو اگر خشــــــــــت زنند از گل من    همچنان در دل من مهر و وفـــــــــای تو بود

من پروانه صفت پیش تو ای شــــمع چگل     گر بســـــــــــوزم گنه من نه خطای تو بود

عجبست آن که تو را دید و حدیث تو شنید     که همه عمر نه مشـــــــتاق لقای تو بود

خوش بود ناله دلســــــــوختگان از سر درد     خاصه دردی که به امیـــــــــد دوای تو بود

دوست دارم

گل را با بویش                 پروانه را با آزادیش

 

 آینه را با صافیش             دریا را با امواجش

 

 وطن را با خاکش             بهار را با هوای لطیفش

 

 خورشید را با حرارتش       پدر را با نصیحتش

 

 مادر را با محبتش             و تو را نمی دانم